مقدمه
یکی از اعتقادات مکتب شیعه، رجعتِ برخی مردگان به دنیا، پیش از قیامت است. عالمان شیعه، با عنایت به قرآن و روایاتِ معصومان علیهم السلام اعتقاد به چنین پدیدهای را یکی از ضروریات مذهب شیعه تلقی کردهاند. البته برخی به ضروری بودن آن به دیده تردید نگریستهاند؛ اما انکار آن را جایز نمیدانند. بسیاری از علما بر اثبات آن اجماع کردهاند، بزرگانی همچون طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان[1]، شیخ حر عاملی[2]، امین الدین طبرسی[3]، شیخ صدوق[4]، حسن بن سلیمان بن خالد حلّی[5]، شیخ مفید[6]، سید مرتضی[7]، علامه مجلسی[8]، ابوالحسن شریف[9] و... . برخی نیز رجعت را از ضروریات مذهب بر شمرده اند؛ چنان که علامه مجلسی[10] و شیخ حر عاملی[11] بر این باورند.
رجعت در لغت
رجعت از مادة «رجع» و اصل آن به معنای بازگشت پس از رفتن است.[12] صاحب مجمع البیان «رجعة» و «الرجعة» را بازگشت به دنیا پس از مرگ بیان کرده و مصدر آن را «الرجوع» به معنای بازگشت به ابتدا ابراز کرده است و همچنین : الرجوع، العود.[13]
همچنین در مجمع البحرین دربارة معنای «الرجعة» میگوید:
الرجعة به فتح راء، یعنی یک بازگشت پس از مرگ و بعد از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و آن، از ضروریات مذهب است... .[14]
رجعت در اصطلاح
رجعت در اصطلاح، عبارت است از اینکه خداوند، هم زمان با زمان ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عدهای از بندگان صالح که در ایمان و عمل، خالص بودهاند و نیز عدهای از کفار و منافقان که در کفر و نفاق، سرآمد بودهاند را با همان ویژگیهای روحی و جسمی خود به دنیا برمیگرداند، تا هر دو گروه، در حد امکان نتیجه دنیایی اعمالشان را دریافت کنند.[15]
آنچه در بازگشت دو گروه مؤمنان خالص و نیز کفار واقعی به آن اشاره شده، وصف صالح و منافق است، نه مرد و زن.
در معنای اصطلاحی رجعت سید مرتضی میفرماید:
بدان همانا آنچه که شیعه دوازده امامی معتقد است، این است که خداوند، هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گروهی از شیعیان او و گروهی از دشمنان آن حضرت را که پیشتر مردهاند، برمیگرداند تا به ثواب یاری آن حضرت برسند و نیز از دشمنان انتقام گرفته شود… . [16]
طبق آنچه از احادیث برداشت میشود، رجعت، عمومی نیست؛ بلکه مخصوص عدهای از مؤمنان خالص و کفار معاند است. همچنین سر سلسله رجعتکنندگان، انبیا، امامان معصوم علیهم السلام و دشمنان آنان هستند. امام صادق علیه السلام در این زمینه میفرماید:
رجعت، عمومی نیست؛ بلکه اختصاصی است و تنها مؤمنان یا مشرکان محض، رجعت میکنند[17].
رجعت در امتهای گذشته
بازگشت، میان امتهای گذشته، بسان رجعتِ اصطلاحی در عقاید شیعه نیست؛ ولی آیات متعددی بر وقوع رجعت در امتهای گذشته دلالت میکند. افراد زیادی از پیامبر و غیرپیامبر، مؤمن و غیرمومن (زن و مرد) در امتهای پیشین زنده شده و به دنیا برگشتهاند[18]. یکی از نمونههای رجعت، بازگشت مقتول بنیاسرائیل به دنیا میباشد. قرآن، این ماجرا را این گونه نقل میکند:
]و به خاطر آورید[ هنگامی را که فردی را به قتل رساندید. سپس درباره ]قاتل[ او به نزاع پرداختید… خداوند، اینگونه مردگان را زنده میکند….[19]
خداوند، در این آیه، در پایان داستان احیای مردگان ـ چه زن و مرد و مؤمن و کافر ـ را یک سنت و قانون همیشگی در نظام عالم معرفی کرده و آن را به عنوان قدرت خودش به رخ انسانها میکشد تا دربارة آن بیندیشند.[20]
در این آیه، جملة (کَذلِکَ یُحْیِ اللهُ الْمَوْتی ) به قیامت و یا برزخ اختصاص ندارد؛ بلکه به صورت یک قانون عمومی و فراگیر برای همة زمانها، مکانها و امتها در شرایط مساوی براساس حکمت الهی جاری خواهد بود. در واقع، هرگاه حکمت الهی اقتضا کند، خداوند، با قدرت بینهایت خویش، مردگان را زنده خواهد کرد. از این آیه و داستان نتیجه میگیریم احیای مردگان، به همة انسانها اعم از زن و مرد مربوط است و نشانهای از قدرت الهی است.
این آیه، نشانگر فراگیر بودن رجعت در هر زمان و مکان است، و در آن، امتهای مؤمن خاص و کافر خاص در هر زمان و مکانی که بودند ـ چه زن و چه مرد ـ با شرایط مساوی، براساس حکمت و قدرت بینهایت الهی، زنده شده و به دنیا برمیگردند، تا مؤمنان (زن و مرد) از وعدة الهی خرسند شوند و از کافران انتقام بگیرند. در این مقاله، به اثبات رجعت از دیدگاه عقل و نقل، هدف رجعت و رجعتکنندگان زمان ظهور خواهیم پرداخت.